این کلمات معنای مشابه ای دارند و به معنای آغاز کردن می باشد , با ابن تفاوت که begin رسمی تر است.
هردوی آنها فعل می باشند ولی begin جز افعال بی قاعده است.
مثال:
?When did you begin learning English
کی یادگیری زبان انگلیسی را آغاز کردی؟
.The meeting didn’t start until 8 pm
جلسه تا ساعت 8 صبح آغاز نشد.
برای دستگاه ها از start استفاده می کنیم نه از begin :
.Press this button to start the printer
این دکمه را برای روشن کردن چاپگر فشار بده.
Not: …to begin the printer
(The lawnmower won’t start. (this means that it doesn’t work
ماشین چمن زنی روشن نمی شود.(ماشین خراب شده است)
Not: The lawnmower won’t begin
همچنین هنگامی که می خواهیم در مورد تجارت و کار جدید صحبت کنیم از start استفاده می کنیم:
.She started a new restaurant and it’s been going really well
او یک رستوران جدید راه اندازی کرده و کار او بسیار خوب پیش رفته است.
.Not: She began a new restaurant and its been going really well
affect فعل می باشد و به معنی اثر گذاشتن یا ایجاد تغییر ( در کسی یا چیزی) است.
.The cold weather has really affected her health
آب و هوای سرد واقعا بر سلامتی او تاثیر گذاشته است
.New technologies continue to affect how we live
فناوری های جدید همچنان به ایجاد تغییرات در نوع زندگی ما ادامه می دهد
اما effect اسم است و به معنای اثر یا تاثیر می باشد.
.The pollution in the city had a bad effect on me
آلودگی هوای شهر تاثیر بدی روی من داشته است.
.Most people these days understand the serious effects of smoking
امروزه, بیشتر مردم از اثرات بد سیگار آگاه هستند.
این دو کلمه املا و تلفظ متفاوتی از همدیگر دارند و معنای آنها نیز با هم فرق می کند.
quiet صفت است و به معنای بی صدا و ساکت می باشد.
?The children are very quiet. I wonder what they’re doing? Shall I go and see
بچه ها بسیار ساکت هستند. کنجکاوم بدونم دارند چیکار می کنند؟ برم ببینم در چه حال هستند؟
.It’s a very quiet, peaceful village and we love living there
این یک روستای بسیار آرام و با صفایی است و ما عاشق زندگی کردن در اینجا هستیم.
ولی quite قید می باشد و به معنای کاملا یا واقعا است.
.I’ve been quite busy this week. I hope things are not so busy next week
من این هفته کاملا مشغول بودم. امیدوارم که هفته بعد اینطور نباشد
.he is a quite gentleman
او واقعا مرد شریفی است.
between به معنای بین یا میان است که معمولا برای دوچیزی که از هم کاملا جدا هستند کاربرد دارد. among نیز به معنای درمیان چیزی بودن می باشد, اما از among زمانی استفاده می کنیم که بیش از دو چیز وجود دارد و آنها به طور مشخصی از هم جدا نیستند.
.Our house is between the mountains and the sea
خانه ما بین کوهستان و دریا است
.He sit down between me and my brother
او میان من و برادرم نشست
.The ancient fountain was hidden among the trees
فواره قدیمی در میان درخت ها مخفی شده بود
.the man quickly disappeared among the crowd
آن مرد سریعا در میان جمعیت ناپدید شد
همچنین برای توصیف اعداد و زمان از between استفاده می کنیم.
.They lived in New York between 2000 and 2003
آنها بین سال های 2000 تا 2003 در نیویورک زندگی کردند
Not: They lived in New York among 1998 and 2004
.most of the victims were young men between the ages of 16 and 20
بیشتر قربانیان مردهای چوان بین 16 تا 20 سال بودند
هنگامی که در مورد احتمالات صحبت می کنیم از can و could می توانیم استفاده کنیم ولی معنای آنها با هم متفاوت است.
در این جمله can به یک حقایق کلی , واقعیت محض و یا یک احتمال بسیار قوی اشاره دارد:
.It can be dangerous to cycle in the city
دور زدن در شهر خطرناک است
اما در جمله زیر حقیقت کلی وجود ندارد و فقط در مورد احتمالات ضعیف صحبت می شود:
.It could be dangerous to cycle in the city
دور زدن در شهر می تواند خطرناک باشد
برای درخواست کردن و اجازه گرفتن می توان از هردوی آنها استفاده کرد:
Can you call back later? I’m busy now
میتونی دوباره بعدا تماس بگیری؟ الان سرم شلوغه
Could you call back later? I’m busy now
میتونی دوباره بعدا تماس بگیری؟ الان سرم شلوغه
?Can I ask you a question
می تونم ازت یک سوال بپرسم؟
?Could I use your phone
می تونم از تلفنت استفاده کنم؟
همانطور که گفته شد از can برای احتمالات قوی و از could برای احتمالات ضعیف استفاده می کنیم.
I can travel in July because my exams will definitely be finished at the beginning of that month. strong possibility
من می توانم در ماه جولای سفر کنم چون امتحاناتم قطعا در آغاز آن ماه تمام خواهد شد.(احتمال قوی)
I could travel in July because my exams will probably be finished at the beginning of that month. weak possibility
من می توانم در ماه جولای سفر کنم چون امتحاناتم احتمالا در آغاز آن ماه تمام خواهد شد.(احتمال ضعیف)
همچنین نمی توان از Could درباره ی حقایق کلی صحبت کرد و به جای آن باید از can استفاده کرد:
.Not everyone can afford to buy organic food
هرکسی نمی تواند غذاهای ارگانیک(غذاهای بدون کودهای شیمیایی و مواد مصنوعی) تهیه کند.
Not: Not everyone could afford
هردوی آنها صفت هستند و به معنای مریض می باشند و معمولا بعد از این افعال به کار برده می شوند:
be , become , feel , look , seem
مثال:
.I was ill for a time last year, but I’m fine now
من یکبار سال گذشته مریض بودم .ولی الان عالیم
.Nancy looks ill. I wonder what’s wrong with her
نانسی به نظر مریض می رسد. نمی دونم مشکلش چیه
.I felt sick and had to go home at lunchtime
احساس مریضی کردم و مجبور شدم موقع نهار به خانه بروم.
sick می توان قبل از اسم به کار برده شود , ولی معمولا قبل از اسم از ill استفاده نمی شود.
.She’s been looking after a sick child this week, so she’s not at work
او در این هفته از یک بچه ی بیمار مراقبت کرده است, بنابراین او سرکار نرفته است.
...Not: … an ill child
در مقاله بعدی با ادامه ی کلمات گیج کننده انگلیسی آشنا خواهیم شد.
برای مشاهده ی بخش دوم ( کلمات گیج کننده انگلیسی ) بر روی لینک کلیک کنید.
برای مشاهده ی بخش سوم ( کلمات گیج کننده انگلیسی ) بر روی لینک کلیک کنید
خیلی عالی بود.فقط تو جملات بعضی کلمه ها اشتباه معنی شده بودند.در کل خیلی خوب بود